تمام مسائل و مشکلاتی که الان در مسیر زندگی ما قرار دارند به خاطر باورهای منفی خودمان است و تا زمانی که تصمیمی برای تغییر باورهای منفی نداشته باشیم ، این مشکلات مدام در زندگی ما تکرار خواهد شد . بعضی از باورها به ما کمک می کنند که پیشرفت کنیم و به سمت موفقیت قدم برداریم و برخی سرعت رشد و پیشرفت ما را می گیرند و دلیلی برای این می شوند که ما به سمت شکست حرکت کنیم . ما انسان ها در ذهنمان دو مدل باور داریم . در واقع باورهای ما به دو گروه باورهای مثبت و باورهای منفی دسته بندی می شوند . این یعنی تمام باورهایی که ما انسان ها داریم یکی از این دو گروه می باشند . مثلا تمام باورهای کمبود آفرین ، پریشان کننده و محدود زیر مجموعه باورهای منفی و باورهای رشد دهنده ، فراوانی ، و انگیزه دهنده زیر مجموعه باورهای مثبت ما هستند.
اگر ما انسانها از اهمیت باورها و تاثیر آنها بر روی زندگیمان خبر داشتیم و می دانستیم که اصل و اساس قانون جذب توسط باور شکل می گیرد . خیلی سریع تر به دنبال یافتن راه و روش هایی برای تغییر دادن باورهای اشتباه و محدود کننده خودمان و یا جایگزین کردن آنها با باورهای درست و حتی ساختن و ایجاد کردن باورهای مثبت در زندگی مان می بودیم.
گاهی اوقات همه چیز مهیاست ولی انسان ها کمی قبل از موفقیت کار را نصفه کاره رها می کنند. منظورم همان جایی که قرار است نتیجه ها خودشان را نشان دهند و به دستاوردی برسند کار را رها می کنند ، دقیقا کمی قبل از به ثمر نشستن کمی قبل از موفق شدن . اگر وضعیت شما هم اینگونه است . احتمالا شما فردی منفی باف هستید و باورهای منفی زیادی در ذهن خود ساخته اید . اثری که باورهای منفی در داشتن اعتماد به نفس ، ساختن عزت نفس و نظم در انجام کارها و در مسیر ماندن و متعهد بودن به هدف می گذارد بسیار زیاد است . این را قبول دارم که باورهای منفی ما ریشه در گذشته دارند ولی واقعیت این است که آینده را برای ما بسیار مبهم و ترساننده به تصویر می کشند. باورهای منفی همیشه ما را از شرایط آینده مان می ترسانند و نجواهای ذهنی و گفتگوهای درونی ما با خودمان را به سمت جملات نا امید کننده می برند .
حتما شما هم شنیده اید که می گویند تا درس نهفته در اشتباهی را نیاموزی آن اشتباه همواره در زندگی شما تکرار خواهد شد تا شما درسش را یاد بگیری و از اشتباه خودت درس بگیری و دیگر آن اشتباه را تکرار نکنی ،واقعیت این است که زندگی الانی که ما داریم نتیجه همان کارهایی است که به صورت منظم و روزانه انجام داده ایم .
همه چیزی که ما الان هستیم نتیجه باورها و عادتهای خودمان است . از غذایی که می خوریم ، تا کارهایی که انجام می دهیم ، شغلی که داریم و تفریحی که برای خودمان انتخاب می کنیم ، تمام ارزشهای ما و حتی نحوه حرف زدنمان ، همه نتیجه باورهایی است که ما انسان ها در زندگی مان داریم . و اگر بخواهیم زندگی مان سبکی جدید داشته باشد باید باورها و عادتهای روزانه مان را تغییر دهیم . اصلا مهم نیست که الان چند سالتان است ، می خواهم این را بدانید که برای انسان بهتری شدن هرگز دیر نیست.
ما هر روز و هر لحظه از زندگیمان توسط اتفاق هایی که در درون و بیرون مان می افتد و توسط نتیجه هایی که از این اتفاقات می گیریم مقدار کمی تغییر می کنیم . این تغییر کردن ها غالبا به مرور انجام می شود و مقدارشان کم است به نحوی که با گذشت زمان متوجه آنها می شویم .
و بیشتر این تغییرها نا خواسته اند و ما انسانها موقعی می فهمیم تغییر اتفاق افتاده است که آن تغییر در عمق وجودی ما جا گرفته است. ولی جای نگرانی نیست ما می توانیم روند تغییر خودمان را خودمان با آگاهی کامل انتخاب کنیم و به جای اینکه اجازه دهیم شرایطمان و محیطمان برای ما تغییر ایجاد کند ما خودمان مسیر رشد را انتخاب کنیم و در این مسیر حرکت کنیم .
متاسفانه خیلی ها هستند که می دانند باید تغییر کنند وتصمیم برای تغییر کردن هم دارند ، اما هرگز تن به این کار نمی دهند و از تغییر می ترسند و همواره پروسه تغییر کردنشان را به از شنبه و از سر ماه و از سال جدید موکول می کنند و در نهایت هم می بینی که یک سال گذشته و هیچ تغییری نکرده اند ، با تمام اینکه زندگی شان به این تصمیم و این تغییر وابسته است توگویی آنها توانایی پذیرش این شرایط را ندارند و مدام بهانه می آورند و نمی خواهند از خود حرکتی نشان دهند.
یکی از روش هایی که به سرعت باعث می شود ما عادت های منفی مان را تغییر دهیم متعهد شدن ما برای تغییر است و اینکه بنویسیم که مثلا می خواهیم به جای باور اشتباه ایکس روزانه نیم ساعت ورزش کنیم در فلان جا یا مثلا بنویسیم که قرار است روزانه 1 ساعت مطالعه داشته باشیم آن هام در ساعت مثلا 8 تا 9 صبح در اتاقمان و وقتی که ای تعهد نوشته شده را پیش رویمان قرار می دهیم پذیرفتن تغییر و انجام دادن کاری که به آن متعهد شده ایم به راحتی امکان پذیر است .
ما در این مرحله باید باورهای منفی خودمان را دقیقا شناسایی کنیم و بدانیم که چه باورهای منفی هستند که در زندگی ما تاثیر گذار هستند و باعث محدود کردن و عقب ماندگی ما انسان ها می شوند ، در واقع باید به سطحی از خود آگاهی برسیم که بتوانیم خودمان را و باورهای منفی خودمان و عادتهای اشتباه خودمان را واضح ببینیم و آن ها را یاد داشت کنیم و هنگامی که یک عادت منفی و باور منفی را شناسایی کردیم و روی کاغذ نوشتیم باید در مقابل آن بنویسیم که اگر این عادت منفی را داشته باشیم و ادامه دهیم چه اتفاقی می افتد و در کنارش بنویسیم اگر این باور منفی را به باور مثبت تبدیل کنیم و آن را از بین ببریم چه اتفاقی می افتد.
گاندی جمله زیبایی دارد می گوید : اگر خواهان به دست آوردن چیزی که دوست دارید در این دنیا هستید ، ابتدا باید خودتان را به تناسب آن چیز تغییر دهید.
حالا که پذیرفتیم که باورهای منفی داریم و باید آنها را تغییر دهیم و شروع کردیم به شناسایی باورهای منفی و خود آگاهی نسبت به خودمان ، در این مرحله باید عادت ها و باورهایی که می خواهیم تغییر کنند را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنیم چون تغییر بزرگ و یک دفعه ای ممکن است ترساننده باشد و کسی آن را نپذیرد و به سمت آن نرود ولی اگر تغییر را به تکه های کوچک تر تقسیم کنیم و هر روز تکه تکه تغییر کنیم حتی اگر ما سرعت تغییر مان هم کند باشد ولی در مسیردرستی قرار داشته باشیم ، با توجه به اثر مرکب در طی سال این تغییرات چشمگیر خواهد بود . همان طور که ما اهدافمان را برای تغییر به تکه های کوچک تر تقسیم می کردیم عادت ها و باورهای ما هم دقیقا مانند آنها هستند و برای تغییر باید آنها را به تکه های کوچک تر تقسیم کنیم تا به سرعت بتوانیم از پس هر تکه کوچکی بر بیاییم .
ما اگر فقط هفته ای نیم % تغییر کنیم در ماه 2% و در طی سال 25% تغییر کرده ایم و انسان بهتری شده ایم .
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید تلاش کنید که بر روی خود آگاهی تان تمر کز کنید و ببینید که چه دلایلی سبب آن می شود که به سمت باورهای منفی کشیده شوید و علت آن را پیدا کنید ، تلاش کنید پس از آنکه آن عادت منفی را انجام دادید بلافاصله یک عادت مثبت را انجام دهید . و وقتی این کار را تکرار می کنید ذهن شما شرطی می شود که بلافاصله پس از هر عادت و باور منفی یک عادت و باور مثبت را انجام دهد . دقت کنید که یک فعالیت تکراری را جایگزین کنید . به عنوان مثلا تصور کنید فردی که سیگاری است از این به بعد به جای سیگار چند تا حرکت ورزش و نرمشی را انجام دهد ، اگر اراده داشته باشد و این کار را تکرار کند به مرور زمان متوجه می شود که همان لذتی را که سیگار کشیدن به او میداد حالا نرمش کردن هم همان لذت را به او می دهد. تنها تفاوتی که اینجا ایجاد شده است این است که عادتی مثبت را به جای عادتی منفی و ضرر دار نشانده است.
سعی بر این داشته باشید که هر روز و مخصوصا در انتهای روز از خودتان تشکر کنید و خودتان را مورد پاداش و جایزه قرار دهید که آفرین بر من و به خودتان آفرین بگویید که قوی بوده اید و توانستید چه تغییراتی را در خودتان به وجود بیاورید و ذهن خودتان را تشویق به انجام دادن تغییر و حرکت به سوی عادت های مثبت کنید . هنگامی که هر شب تعداد پیروزی بر باورهای منفی و عادت های منفی را شمارش می کنید و در مقابل به خودتان جایزه ای می دهید ذهن شما برای فردا و پس فردا منتظر انجام دادن باورهای مثبت است . این جایزه می تواند مثلا تماشای فیلم است که دوست دارید یا رفتن به ورزش و پیاده روی و حتی خوردن یک چیز کوچک مورد علاقه تان حتی خیلی کوچک هم باشد اشکالی ندارد . کلا هر چیزی که خودتان می دانید و می تواند در شما ایجاد حس لذت و شادمانی کند .
خیلی ها به دنبال رمز و راز تغییر باورها و راه و روش های جادویی برای تغییر باورها می گردند ولی واقعیت این است که اصلا راه و روشی که جادو کند وجود ندارد و تغییردادن باورها و عوض کردن عادت های منفی فقط با تکرار فراوان باورهای مثبت به وجود می آید .