تمرینات تغییر باور

برای تغییر باور ها فقط و فقط تکرار کردن عبارت های تاکیدی یا تمریناتی که برای تجسم گفته می شود کافی نیست البته اینها خوب هستند اما چیزی که از اینها مهم تر است شناخت قوانین جهان هستی و عمل کردن به اونهاست که یکی از مهم ترین قوانین برای ایجاد باور های مثبت ایجاد احساس خوب و ماندن در احساس خوب است . ما باید همیشه احساس مان را خوب و عالی نگهداریم چرا که احساسات خوب اتفاقات خوب رو به وجود میاورند و احساسات بد اتفاقات بد رو به وجود می آورند.

اولین قدم برای تغییر دادن باور ها این است که باور های خودمون رو شناسایی کنیم . اولین راهی که می تونه به ما کمک کنه تا باور هامون رو بشناسیم و باور های خوب یا بد رو شناسایی کنیم نجواهای درونی و گفتگوهای ذهنی ما است . ما قبل از اینکه با کسی حرف بزنیم با خودمون حرف می زنیم ما در طی روز بیشتر ز هر کسی با خودمون حرف می زنیم ما همواره در طی روز با خودمون در حال گفتگو هستیم این گفتگو های درونی ما و این نجواهای درونی ما یا همان ندای درونی انتقاد گر ما تاثیر بسیار زیادی در جهت دادن به باور های ما دارد البته گفتگو های درونی ما بسته به شرایط روحی و احوالات هر روز ما متفاوت هستند اما اگر دقیق به آنها توجه کنیم متوجه خواهیم شد که یک سری گفتگو های درونی هر روز و هر روز در ذهن ما تکرار می شوند و اگر دقیق به گفتگو های درونی مان توجه کنیم بسیار راحت می توانیم باور هایمان را پیدا کنیم .

روش های تغییر باور

ما اگر آگاهانه به گفتگو های درونی مان توجه کنیم و به شکل یک کارشناس به آنها نگاه کنیم و نظارت داشته باشیم میتوانیم ببینیم که این دایره افکار و باور های ما و این نجوا های درونی ما حول و حوش چه موضوعی می چر خند

آیا ما در گفتگو های درونی با خودمان داریم به ایجاد فرصت های جدید فکر می کنیم یا داریم به نشد ها فکر می کنیم . آیا داریم نیمه پر لیوان را در نظر می گیریم یا نیمه خالی لیوان را آیا از فرصت هایی که در آینده برای ما وجود دارد صحبت می کنیم یا داریم حسرت گذشته را می خوریم ؟

آیا از می توانم ها حرف می زنیم یا از نتوانستن ها .

آیا در حال تشویق و تحسین خودمان هستیم یا داریم خودمان را تخریب و سرزنش می کنیم .

گفتگوهای درونی و افکار درونی ما همان هایی که بیشتر غالب هستند دقیقا پاشنه آشیل ما هستند و ما همیشه از همان جا ضربه می خوریم

تردید ها و ترس هایی که با آنها زندگی می کنیم و مدام به آنها فکر می کنیم نتیجه باور های ما هستند باور های که نشان از کمبود و عدم لیاقت هستند.

ما باید همیشه به گفتگو های درونی مان توجه کامل داشته باشیم .اگر می خواهیم باور جدید بسازیم باید زاویه دیدمان را تغییر دهیم.و ببینیم جور دیگری هم می شود به مسائل زندگی نگاه کرد و به هر موضوعی از چند زاویه نگاه کنیم. ما باید زاویه دیدمان را نسبت به زندگی مان نسبت به توانایی هامان نسبت به گذشته مان و نسبت به آینده مان تغییر دهیم این قدر این کار را تکرار کنیم تا به ما احساس بهتری دهد . احساسی که در ما شور و شوق و هیجان ایجاد کنید

اگر می بینید که مدام در حال جنگ با خودتان هستید اگر دارید مدام خودتان را سرزنش می کنید پس شاید باید عزت نفستان را قوی تر کنید .

اگر با کوچک ترین اتفاقی احساستان بد می شود کنترل احساسات و مدیریت احساسات را یاد بگیرید و کنترل احساسات تان را خودتان به عهده بگیرید و اجازه ندهید شخص دیگری روی احساس شما کنترل داشته باشد. باید شکل فکر کردن ما عوض بشه ، شکل فکر کردن که عوض بشه حال و هوای ما و احساسات ما عوض میشه و نتایج ما و تجربه های ما هم عوض می شه چون تغییر آروم آرومه ما متوجه نمی شیم اما برای هر تغییر باید شکر گذار باشیم و آگاهانه افسار ذهنمون رو به دست بگیریم و اجازه ندیم هر چیزی روی ما تاثیر بگذاره و حالمون رو بد کنه و نسبت به افکار منفی قوی تر برخورد کنیم . هر چقدر که افکار منفی آمدن و زور زدن و گفتگو های درونی خواستن که ادامه نده ما تلاشمون رو بیشتر کنیم و قوی تر ادامه بدیم تا زور نجوا ها به ما نرسه و هر روز تمرکز مون رو و کانون توجه مون رو ببریم روی نکات مثبت تا اتفاقات مثبت توی زندگی مون بیشتر نمایان بشه

بیشتر روی احساس شکر گذاری کار کنیم . خداوند متعال در قرآن در باره سپاسگذاری بسیار اشاره می کند و بیشتر مشکلاتی که در زندگی بر سر راه بشر قرار می گیرد از همین نداشتن شکر گذاری و در واقع ناسپاسی کردن است. از امروز به خودمون قول بدیم که بیشتر بر روی سپاسگذاری کار کنیم تا نتیجه های جادویی آن را در زندگی مون ببینیم . بخصوص سپاسگذاری از پدر و مادر که خیلی برای ما زحمت کشیده اند سپاسگذاری از آنها می تواند یک موتور قوی و یک محرک قوی برای موفقیت ما انسانها باشد.

دکمه تغییر باورها

ما همون جوری که با فشار دادن کنترل تلویزیون یک برنامه رو عوض می کنیم فکر می کنیم که تو زندگی هم همین جوریه دوست خوبم باید حواسمون باشه که نمیشه با فشار دادن یک دکمه باور هامون رو عوض کرد نمیشه با فشار دادن یک دکمه باور هامون رو تغییر داد باید بهشون زمان بدیم تا تغییر کنن باید تکاملشون رو طی کنن تا تغییر کنن. به نظر من از بین بردن باور های قدیم و ایجاد باور های جدید از بین بردن باور های منفی و محدود و ایجاد باور های مثبت از بین بردن باور به کمبود و ایجاد باور فراوانی نیاز به تکرار کردن داره نیاز به تمرین کردن داره و همچنین نیاز داره که تکاملش طی بشه .

تصور کنید که بر روی یک دیوار سیمانی سفت و قدیمی خیلی سفت و محکم چسبیده است و ما نمی توانیم آن را از بین ببریم آن دیوار مغز ماست و آن سیمان باور های قدیمی ما هستند که سفت و محکم به آن چسبیده اند ما فقط می توانیم با ایجاد باور های مثبت لایه ای تازه و جدید بر روی آن بکشیم و این کار به یک دفعه اتفاق نمی افتد و نیاز به تکرار دارد و نیاز به صبر دارد تا تکامل پیدا کند دوست خوبم هر کاری برای انجام شدن نیاز به زمان داره همین غذا پختن رو تصور کنید حتی اگه همه مواد رو هم داشته باشید و داخل قابلمه ریخته باشید باز هم برای پخته شدن و جا افتادن احتیاج به یک زمان دارد ما اگر پارچه را داشته باشیم برای دوخته شدن و تبدیل شدن به لباس احتیاج به یک زمان دارد یا خلق یک اثر هنری حتما زمان نیاز دارد تا تکاملش را طی کند و کلی مثال دیگه …

قانون تکامل

اگه به جهان دقت کنید می بینید که هر چیزی که به وجود اومده قانون تکامل رو طی کرده و یک دفعه اتفاق نیفتاده دوست خوبم وقتی ما شروع می کنیم به ساختن باور های جدید وقتی شروع میکنیم به گوش دادن و تکرار کردن فایل های موفقیت وقتی به زیبایی های جهان توجه می کنیم و اونها رو تحسین میکنیم اینقدر این کار رو تکرار می کنیم تا حالمون خوب بشه تا احساسمون عالی بشه وقتی شروع می کنیم به درک قوانین هستی و اینکه قوانین چجوری کار می کنند وقتی این کار ها رو با توجه و بصورت آگاهانه انجام می دیم همین طور هم باور های ما هم کم کم تغییر می کنند و باید صبور باشیم چرا که عجله داشتن و نا امید شدن و اینکه حالمون و احساس مون بد بشه که چرا نشد باعث میشه که ما از جریان باور سازی فاصله بگیریم اما اگر صبور باشیم به مرور زمان نوع نگاه ما و احساس ما عوض میشه و احساسات ما و باور های ما روز به روز ناب تر میشه که این خودش نوعی از تغییر کردنه و زیباترین نوع تغییر کردنه یه نشونه زیبا از تغییر مثبت .

دوست خوبم ما انسانها حتما که نباید یه کوه رو جابجا کنیم که بگیم موفق شدیم همین که هر روز حالمون خوب تر باشه همین که صبور تر هستیم همین که آروم تر هستیم همین که با خودمون و با اطرافیانمون و با دنیا مهربون تریم همین که روابطمون بهتر شده . همین که تونستیم اخبار و دوستان منفی که مدام باعث ضعف ما می شدند رو از زندگی مون حذف کنیم تمام اینها نشانه خوبی از ایجاد باور های مثبت هستش نشانه ای از تغییر کردن و تغییر باور ها که در نهایت منجر به تغییر سبک زندگی مون میشن که هر چی بیشتر تکرار کنیم نتایج برامون بزرگتر و زیباتر میشن و همیشه یادمون باشه که این روند تغییر باور ها باید با حال خوب همراه باشه نه با حسرت و نا امیدی ما باید کوچکترین نشانه ها رو ببینیم و بخاطرش شکر گذار باشیم و هر تغییری رو نشانه ای از هدایت خداوند ببینیم.و مدام به نشانه هایی که بهمون گفته میشه عمل کنیم و بریم جلو تا درهای جدید برامون باز بشه

آموزش برای تغییر باورها

ما برای تغییر باور هامون باید آموزش ببینیم و اطلاعات کسب کنیم آموزش هایی برای تغییر باور ها ما باید سعی کنیم برای تغییر باور هایی که میخواهیم تغییر کنند اطلاعاتی جدا از اطلاعاتی که تا حالا با حواس پنج گانه خودمون دریافت کرده بودیم دریافت کنیم مثلا اگر فکر می کنیم که راه اندازی یک کسب و کار شخصی سخت است بگردیم و اطلاعاتی جمع آوری کنیم نسبت به افرادی که کسب و کار های شخصی خودشان را راه اندازی کرده اند بدون اینکه دوران سختی را گذرانده باشند بدون اینکه پروسه سختی را متحمل شده باشند .یا اگر فکر می کنیم شروع و راه انداز یک شغل یا کسب و کار بدون سرمایه اولیه امکان پذیر نیست میتونیم سایت گوگل را باز کنیم و جستجو کنیم .

امروز به لطف اینترنت خیلی سریع می توانیم ببینیم که چقدر شغل در دنیا وجود دارد که سرمایه اولیه نمی خواهد و سرمایه اولیه کمی تقریبا نزدیک به صفر می خواده و افرادی را در نزدیکی خودمون و در شهر خودمون پیدا کنیم که با سرمایه ای کوچک کسب و کار های بزرگ و سود ده ای را راه اندازی کرده اند. وبه هر نحوی که است بگردیم و افراد جدید را و اطلاعات جدید را بر خلاف باور های قبلی مان پیدا کنیم و این باور های جدید مان را جایگزین باور های قبلی کنیم و هر چه بیشتر به این کار ادامه دهیم بیشتر باور می کنیم که هر چیزی امکان پذیر است. و تا می توانیم باور های مثبت مان را تکرار کنیم و با افراد مثبت و افرادی که قبل از ما مسیری که ما میخواهیم بریم را رفته اند هم نشینی کنیم تا این باور های مثبت در وجود ما شکل گرفته و قوی تر و قوی تر شود و اینقدر باور های مثبت رو تکرار کنیم تا باور های منفی زیر این باور ها دفن بشن

تغییر باورهای غلط

نمی توان در باره هیچ کدام از باور ها صد در صد نظر داد و در واقع نمی توان گفت کدام باور درست است و کدام باور غلط اما ما انسان ها یک قطب نمای درونی داریم و اون احساس ما انسانهاست . ما باید ببینیم نسبت با باور هامون چه احساسی پیدا می کنیم . ما باید احساسمون ترازوی باور هامون باشه . به این صورت که اگه باوری در ما احساس خوبی ایجاد می کنه و حال ما رو خوب میکنه پس اون یه باور مثبت هستش و باید تقویت بشه واگه باوری در ما احساس بد ایجاد می کنه و حالمون رو بد می کنه اون یک باور منفی هستش و باید تغییر کنه و احتیاج به تغییر داره . روش های زیادی در باره تغییر باور ها وجود داره ولی بهترینش و راحت ترینش شکر گذاری است ما با شکر گذاری نسبت به خودمون و دنیای اطرافمون ابتدا حالمون رو خوب می کنیم و در خودمون احساس خوب ایجاد می کنیم و با احساس خوب به سراغ تغییر باور هام می رویم تا احساسمون خوب نباشد نمی توانیم به سمت جلو حرکت کنیم

کار بعدی که باید انجام بدیم کنترل ورودی هاست به قول معروف تا زمانی که ما یک دستمان در دست خدا و دست دیگرمان در دست شیطان است از بهشت خبری نیست تا زمانی که دوستان منفی ، اخبار و رسانه ها ، کانال های تلگرامی و صفحات خبری اینستاگرام را دنبال کنیم همچنان که یک پایمان روی گاز و دیگری روی ترمز است حرکتی اتفاق نمی افتد ما نباید اجازه بدیم که تلویزیون و دوستان و تلگرام واینستاگرام سبک زندگی خودشون رو به ما تلقین کنند با کنترل اینها میشود گفت ما نصف راه رو رفتیم.

ما باید جلوی باور های غلطمون بایستیم و منابعی که این باور های غلط رو در ما شکل میدهند رو از بین ببریم مثل سریال های مزخرف و فیلم های بی خود ، نگرش های منفی و هر چیزی که باعث می شه تا ما دوباره مثل قبل زندگی کنیم مراقب باشیم مثل قبل زندگی کردن باعث میشه باور های غلط دوباره جون بگیرن گاهی اوقات تغییر باور ها و رها شدن از باور های غلط برای ما خیلی مشکل میشه و ما هی می خواهیم بندازیم تو ریل قبلی ولی اگر کمی اراده داشته باشیم خودمون رو تو مسیر جدید نگه می داریم و نمی گذاریم که باور های غلط مثل علف های هرز دوباره قد بکشن . برای ساخت باور های جدید باید جلوی باور های غلط و منابع اون رو گرفت به قول معرف اول باید جلوی ضرر رو گرفت و بعد به فکر منفعت بود.