آیا شما هم در گیر احساسات منفی هستید ؟
آیا افکارتان شما را پریشان و نگران می کند ؟
آیا تمرکزتان بر روی محدودیت هایتان است ؟
آیا به سختی می توانید دیدتان را مثبت کنید ؟
اگر درگیر چنین احساساتی هستید ، شما تنها نیستید ، خیلی از افراد درگیر این مشکلات بودند که با باور درمانی توانسته اند مشکلات شان را حل کنند و به احساسات مثبت و افکار قدرتمند کننده برسند و محدودیت ها را رها کنند و کانون توجه و تمرکز خود را روی انرژی های مثبت شان بگذارند .
تمام ما انسانها تجربه ای این چنینی داشته ایم که در بعضی وقت ها در زندگی مان خودمان را درگیر افکار و احساسات مشکل ساز ببینیم ، مخصوصاً آن مواقعی که داریم در زندگی مان تغییراتی ایجاد می کنیم و در حال گذراندن دوران پر چالشی از زندگی مان هستیم یا زمان هایی که مدام احساس آشفتگی و افسردگی و خسته بودن را داریم ، همان زمان هایی که فشار کار بر روی ما زیاد است و وقتی برای خودمان نمی گذاریم.
تنها افرادی باور درمانی می کنند و می پذیرند که باید باورهای شان را درمان کنند و باور های خود را تغییر دهند و باورهای محدود کننده و منفی خودشان را با باورهای مثبت جایگزین کنند که به مرحله تغییر رسیده باشند. تنها افرادی به دنبال تغییر زندگی خود هستند که واقعا می خواهند تغییر کنند کسانی که باور دارند مهم ترین عامل برای تغییر زندگی و موفقیت تغییر باورهاست .
ما نمی توانیم همه افراد را تشویق به موفق شدن نماییم ، زیرا همه قوانین موفقیت را باور نمی کنند ، به همین دلیل همه موفق نیستند.
تنها انسانهایی تغییر می کنند که میخواهند تغییر کنند ، انسان هایی که حاضر اند شک کنند به آنچه که قبلا باور کرده بودند و آنهایی که حاضر اند باورهایشان را از نو بسازند ، انسانهایی که حاضر اند برای یک زندگی فوق العاده زیبا زمان و انرژی بگذارند امیدوارم شما هم جزو آنها باشید ، همان انسانهایی که تعصب به گذشته پدرانشان و پدران پدرانشان ندارند بلکه به آینده خودشان و فرزندانشان اهمیت می دهند انسانهایی که تمام تلاش خود را می کنند تا باورهایی که جلوی رشد و پیشرفت شان شده و سالیان سال باعث شده است که نتوانند حاصلی و ثمره ای از زندگی داشته باشند را تغییر دهند و از خودشان فرد مفید تری برای خودشان ، خانواده شان و جامعه شان بسازند.
داشتن افکار و طرز فکر سالم به این معنی نیست که طرز فکر مثبت داشته باشیم ، کمتر انسانی پیدا می شود که در تمام مراحل زندگی دیدی مثبت به همه مسائل داشته باشد . چون بعضی وقت ها ممکن است اتفاقاتی که دوست نداریم هم بیفتند ، از جمله مثلا تصادف ماشینمان ، اخراج شدن از محل کارمان ، دعوا کردن با یک دوست و یا خراب شدن وسایل مان و یا فوت یکی از عزیزانمان ، اینکه در زمانی که این اتفاقات در زندگی ما می افتد ما ناراحت باشیم و حس ناراحتی داشته باشیم خوب یک موضوع کاملا طبیعی است .
اما صحبت ما اینجاست که هم اتفاقات منفی و هم اتفاقات مثبت و هم جنبه های خنثی یک موضوع را بررسی کنیم و سپس به یک جمع بندی و نتیجه برسیم ، نه اینکه فقط قسمت بد قضیه را ببینیم و مدام خودمان را سرزنش کنیم و حالمان و احساسمان را خراب کنیم . تفکر سالم یعنی به یک موضوع از چند زاویه و از چند جهت نگاه کنیم و با دیده تعادل بهش نگاه کنیم نه اینکه به همه چیز با عینک خوش بینی نگاه کنیم و یا اینکه به تمام موضوعات شکاک و منفی نگر باشیم.
افکار ما و احساسات ما و باورهای ما تاثیر بسیاری بر سلامت روانی ما دارند ، هر چیزی که ما در هر موقعیت به خودمان می گوییم ، بر روی احساسات ما و تفکرات ما و رفتارهای ما تاثیر گذار است ، بعضی وقت ها ما وقتی در مشکلی گیر می کنیم فقط روی جنبه های منفی آن فکر می کنیم بدون اینکه از حکمت آن باخبر باشیم و دستاوردهایی که به دلیل وجود آن مشکل به دست آورده ایم را ببینیم .
حتی ثروتمندان هم مشکلات مخصوص به خودشان را دارند تنها افرادی مشکل ندارند که در قبرستان ها خوابیده اند . ما باید به جای اینکه آرزو کنیم زندگی بدون مشکلی داشته باشیم باید سعی کنیم خودمان را از مشکلات قوی تر کنیم .
مشکلاتی که سر راه زندگی ما قرار می گیرند نیامده اند که ما را از بین ببرند ، نیامده اند که ما را زمین بزنند ، بلکه آمده اند تا ما را ارتقا دهند آمده اند که ما را بزرگتر کنند. اگر به گذشته مان بنگریم بزرگترین پیشرفت ها و موفقیت هایمان زمانی اتفاق افتاد که با تمام وجود به مشکل و رنج برخورد کردیم ، سختی ها باعث رشد و پیشرفت ما شدند اونها نقطه عطف ما شدند . نباید وقتی در مشکلات قرار می گیریم اجازه دهیم که احساسات بد در ما قالب شوند .
مهمترین نکته باور درمانی این است که باور مثبت باعث ایجاد احساس خوب در ما می شود
باور مثبت و تکرار باورهای مثبت در گذر زمان اعتماد به نفس و عزت نفس ما را افزایش می دهند.
باور مثبت ذهن ما را زیبا می کند و همین اندیشه زیبا فرکانس های مثبت به جهان میفرستد.
باورهای مثبت روحیه ، انگیزه و احساس مثبت در ما ایجاد می کند و حال ما را خوب می کند و امید به زندگی ما را بیشتر می کند.
باور مثبت باعث میشود ما فرکانس خواسته هایمان را به صورت ناخودآگاه به جهان هستی ارسال کنیم.
باور مثبت باعث می شود که ما به خواسته هایمان جامه عمل بپوشانیم ، برای جهان هیچ فرقی نمی کند که ما چه خواسته ای داریم اگر باوری متناسب با خواسته خودمان ایجاد کنیم و فرکانس خواسته هایمان را به جهان هستی ارسال کنیم دیر یا زود به خواسته مان می رسیم.
باورهای مثبت باعث می شود که ما در زندگی مان احساس زنده بودن کنیم ، احساس رشد و حرکت کنیم و باور کنیم و احساس کنیم که رو به جلو هستیم . واقعیت این است که زندگی یک بازی بزرگ است و ما وقتی احساس مثبتی داشته باشیم در این بازی در بازی زندگی خودمان بازیگر نقش اول زندگی خودمان هستیم و دیگر تماشاچی نیستیم و اجازه نمی دهیم که زندگی ما را شخص دیگری کنترل و اداره کند .
بزرگترین قدرت آدمی نیز همین است همین که باور کنیم مسئولیت صد درصدی زندگی خودمان با خودمان است و باور کنیم که خودمان خالق زندگی خودمان هستیم خودمان هر لحظه با باورهایمان ، با افکارمان و با کانون توجهمان زندگی خودمان را رقم می زنیم.
باور مثبت باعث می شود که در زندگی حس شادابی داشته باشیم و به ورزش و سلامتی خودمان اهمیت ویژه ای بدهیم و هر روز وقتی را برای ورزش کردن در نظر بگیریم به خاطر این که سلامتی مان برای مان مهم است اگر سلامتی نداشته باشیم نمی توانیم از تمام جنبه های زندگی لذت ببریم زیرا زندگی کردن برای مان مهم است چون آینده مان برایمان مهم است دوست داریم ده سال بعد یا بیست سال بعد باز هم همینجوری سالم و سلامت باشیم .
باورهای مثبت باعث می شود که زندگی ما نظم پیدا کند و وقتی زندگی ما نظم پیدا کند این نظم به تمام جنبه های زندگی هم راه پیدا می کند
باور مثبت باعث می شود که فرایند خواب ما منظم شود دیگر مانند افراد منفی نگر و بی برنامه شبها تا دیروقت بیدار نمی مانیم و صبح ها تا در وقت در رختخواب نمی مانیم چون زندگی مان حساب کتاب دارد زیرا برای زندگی مان برنامه داریم و زندگی مان هدف مند است.
باورهای مثبت باعث می شود که ما با بالاترین انگیزه رویاهای خود را دنبال کنیم ، شروع کنیم به هدف گذاری و برنامه ریزی و پلان داشته باشیم و هر روز در مسیر باشیم و از مسیر خارج نشویم و وقتی در مسیر قرار می گیریم هر روز ایده ها و افکار جدید به ذهن مان می رسد.
تمام افرادی که باور درمانی می کنند می دانند که باید از باورهای منفی دوری کرد زیرا باورهای منفی باعث ایجاد حس منفی در ما می شود و
طبق قانون احساسات بد اتفاقات بد را بوجود می آورد.
اول از همه باید بدانیم که باورهای منفی حال خوب ما را از بین می برد و باعث می شود احساس ما نیز منفی گردد.
باورهای منفی به طور کامل در زندگی ما محدودیت ایجاد می کند و زندگی ما را دستخوش مشکلات جدید می نماید.
باورهای منفی یکی از دلایل مهمی است که افراد به سوی شکست سقوط می کنند.
باورهای منفی انگیزه ما را برای رسیدن به اهداف می گیرند و بعد از مدتی چیزی از اعتماد به نفس و عزت نفس مان باقی نمی ماند.
باورهای منفی باعث می شود که ما حس حرکت نداشته باشیم و همیشه و همه جا بنشینیم و ببینیم که چه پیش خواهد آمد . در واقع بجای اینکه یک بازیگر باشیم در زندگی خود تبدیل به یک تماشاچی خواهیم شد .
باورهای منفی رویاهای ما را نابود می کنند و باعث می شود که ما فکر کنیم هدف گذاری و رسیدن به رویاها کاری بیهوده است و برای موفقیت مان هیچ تلاشی نکنیم .
باورهای منفی باعث می شود که نظم زندگی ما بهم بریزد و در زندگی سردر گم و گیج شویم و ندانیم که چه می کنیم و اشتباه پشت اشتباه مرتکب میشویم .
باورهای منفی باعث می شود که برنامه خواب ما بهم بریزد و بجای سحر خیزی صبح ها انگیزه و انرژی بیدار شدن و از رختخواب بیرون آمدن نداشته باشیم .
باورهای منفی باعث می شود که ما اصلا به فکر ورزش کردن نباشیم و حتی سلامتی خودمان هم برایمان مهم نباشد چرا که وقتی کسی آینده اش برایش مهم نباشد ، اهمیتی هم به سلامتی اش نمی دهد.