چگونه باورهایمان را تغییر دهیم

هنگامی که متوجه می شویم باورهای ما تمام اتفاقات زندگی ما را رقم می زنند به این فکر می افتیم که چگونه باورهایمان را تغییر دهیم و بیشتر متوجه این موضوع می شویم که چرا لازم است باورمان را تغییر دهیم .واقعیت این است که باورهای ما انسانها ، دنیای ما را می سازند ، یعنی ما انسان ها هر کاری را بنا به باوری انجام می دهیم ، باوری که تازه آن را ساخته ایم یا باوری که از قبل داشتیم .

مثلا ما در باره انسانهای دور و برمان چه نگرشی داریم اگر فکر می کنیم که تمام انسانها خوب هستند و برای کمک به من آمده اند کم کم این باور را در باره سایر انسانها نیز به وجود خواهیم آورد و برعکس اگر فکر کنیم و باور کنیم که تمام انسانهایی که دور من جمع می شوند بخاطر پول من جمع می شوند نه به خاطر خود من و باور کنیم که جامعه بد شده است و مردم بد شده اند و انسان خوب پیدا نمی شود ، این باور هم به مرور زمان باعث می شود که همه انسان ها را اینگونه ببینیم .

اگر انسانها می دانستند باورهای آنها چقدر قدرتمند هستند و در رفتارها و ایجاد عادتهای آنها چقدر تاثیر دارند و کمی از قدرت باور خبر داشتند دیگر اجازه نمی دادند هر فکری وارد ذهنشان شود.

تغییر باورها

باورهای ما انسان ها تغییر می کنند اگر با دقت نسبت به آنها فکر کنیم و جای آن را با یک باور بهتر عوض کنیم . نمیدانم خبر خوب یا بدی است و آن خبر این است که تمام باورهای ما انسان ها تغییر پذیر هستند و ما خیلی در این زمینه باید با مهارت عمل کنیم ، چون نه تنها باورهای منفی ما قابل تغییر هستند بلکه ممکن است در فرایند باورسازی و تغییر باور باورهای مثبت خودمان را هم تغییر دهیم و به سوی باورهای اشتباه بکشانیم .

شاید تغییر باورها به ظاهر کار آسانی باشد ولی در عمل از کوه کندن هم سخت تر است ، باورهایی که سالهای سال در ذهن ما تکرار و تکرار شده اند و مثل سیمان سفت به مغز ما چسبیده اند . البته با تمرین و تکرار و کمی همت می توانیم در تغییر باورها پیروز شویم ولی باید از آنها مراقبت کنیم تا باورهای منفی دوباره برگشت نکنند.

چرا باورهای خراب را تغییر نمی دهیم

برای اینکه به فکر تغییر بیفتیم و دست به تغییر بزنیم باید در شرایطی قرار بگیریم که از شرایط کنونی خودمان خسته شویم و واقعا با تمام وجود بخواهیم که تغییر کنیم و برای تغییر باور های ما این شرایط باید ایجاد شود :

باید رنج و سختی از شرایط الان اینقدر زیاد باشد که دیگر نشود تحمل کرد

باید فرد از یک جایگاه بالاتر به موضوع خود بنگرد

باید فرد به ذهن خود بفهماند که اگر تغییر کند به کجا میرسد

زمانی که این اتفاق در زندگی انسان می افتد انسان تصمیم به تغییر می گیرد ، در واقع زمانی ما باور خودمان را تغییر می دهیم که بدانیم چرا می خواهیم تغییر کنیم و باید محیط و شرایط و باورهای قبلی اینقدر رنج آور باشد که تحملش برای انسان عذاب آور باشد و هر چه سریع تر تصمیم به تغییر باورها بگیرد و جایی که قرار است به آن برسد خیلی برایش لذت بخش باشد.

آیا تغییر باورها ترس دارد

تمام زندگی ما انسانها را باورهای ما ساخته اند و این نگرش ماست که زندگی ما انسانها را شکل داده است . بیشتر وقت ها شناختن باورها برای ما امری راحت است ولی اینکه بخواهیم آنها را تغییر دهیم یا جایگزین کنیم کاری مشکل است چون راهش را بلد نیستیم ، اما نگران نباشید چون اینجا یاد می گیرید که چطور باورهای خود را تغییر دهید . مخصوصاً در مقاله تغییر باور با ان ال پی کامل پروسه تغییر باورها را برای شما بسیار ساده کرده ام .

همواره در جهان هستی تغییر با ترس همراه بوده است چون داریم به سمت ناشناخته ها حرکت می کنیم ، هنگامی که می فهمیم نگرشی داریم که اشتباه است و باید عوض شود می ترسیم ، ترسیدن نسبت به تغییر کردن یک جور عادت است که سالهای بسیاری همراه زندگی ما بوده است . بعضی وقت ها با وجود اینکه می دانیم باورهای نادرستی در وجود ما هستند اما ضرورتی برای تغییر آنها نداریم ، اصلا احساس نمی کنیم که باید این باورها عوض شوند و آنقدر به آنها عادت کرده ایم که نمی دانیم چکار باید بکنیم و از آن می ترسیم که با این تغییر باورها چه سرنوشتی در انتظار ما خواهد بود.

بعضی وقت ها حتی با وجود اینکه قبول داریم این باورهای ما اشتباه هستند و باید آنها را تغییر دهیم اما قدرت و اراده لازم را نداریم . واقعیت این است که ما دلمان می خواهد و علاقه داریم که باورهای بهتر و مثبت تری داشته باشیم ولی انگیزه نداریم و آن اراده لازم برای تغییر را از خودمان نشان نمی دهیم و طبیعتا تلاشی هم نمی کنیم و به اشتباه گمان می کنیم که پروسه تغییر باورهایمان کاری مشکل است و به این راحتی امکان پذیر نیست .

تا باور تغییر نکند تغییرات پایدار نخواهد بود

چیزی که بیشتر ما آدمها می دونیم اینه که باورهایی که ما انسان ها درباره خودمون داریم قدرت این رو داره که نسبت به رفتارهای ما جهت بده ، مثلا وقتی که ما به خودمون فشار میاریم و خودمون را قانع می کنیم که برای سلامتی بیشتر و برای تناسب اندام و برای وزن کمتر باید بریم باشگاه و البته چند روزی هم میریم باشگاه که این فرایند ممکنه به یکی دوماه هم بکشه ولی وقتی به لحاظ شخصیت درونی و همون باورسازی و ساخت باور مثبت خودمون رو ارتقاء نداده باشیم این تغییرات پایدار نخواهد بود .

هرگز نمی تونیم عادتهای مثبتی رو در دراز مدت در خودمون ایجاد کنیم  و ما کار رو نیمه کاره رها می کنیم ، بیشتر ما انسان ها به جای اینکه از درون روی خودمون کار کنیم ، رو نتیجه های بیرونی متمرکز میشیم ولی واقعیت اینه که پایه و اساس و ریشه رفتارهای ما ، باورهای ما هستند هر کاری که از ما سر میزنه ریشه اش متصل به یه باور هستش ، بنابر این ما اگر شخصیت مون رو عوض کنیم و به انسان دیگه ای تبدیل بشیم خیلی راحت تر می تونیم رفتارهایی که مد نظرمون هست رو هم تغییر بدیم.

شخصیت ما ثابت کننده باورهای ماست

شخصیت ما همون عادت های ما هستند که توسط رفتار ما به وجود آمدند و رفتار ما هم توسط افکار و باورهای ما ایجاد شده اند ، وقتی که ما متولد شدیم که نگرش و باورهای امروزمون رو نداشتیم . هر باوری که در ما بوجود اومده مخصوصا اون باورهایی که نسبت به خودمون داریم به واسطه خانواده ، جامعه ، معلمان ، دوستان ، رسانه ها و مذهب و . . . در ما ایجاد شده و با تکرا و تکرار قوی تر شده اند.

رفتار های هر روز ما ، منظورم همون ریز عادتهای ما که میتونن مثبت یا منفی باشند ، وسیله ای هستند که ما به واسطه اونها شخصیت خودمون رو به همه نشون میدیم ، مثلا اگه یه انسانی هر روز که از خواب بیدار میشه رختخوابش رو همونجوری ول می کنه میره و شلوارش یه طرف و جورابش یه طرفه اون داره تنبل و شلخته بودنش رو به دنیا نشون میده ، و اگه آدمی هر روز صبح که از خواب بیدار میشه رختخوابش رو مرتب می کنه و رخت و لباسش جای مشخصی قرار دارند اون داره شخصیت منظم خودش رو به دنیا نشون میده .

وقتی یه انسانی هر روز زمانی رو وقت میگذاره و ورزش می کنه ، شخصیت یک انسان ورزشکار رو از خودش به نمایش می گذاره .

واقعیت این است که ما انسانها داریم شخصیتی که به مردم نشون میدیم رو خودمون هم تجربه می کنیم و زندگی می کنیم و شخصیت ما که توسط باورهای مثبت ما به وجود اومده است آینده و سرنوشت ما رو رقم می زند. در واقع شخصیت ما انسانها همون رفتارها و افکاریست که در حال تکرارشان هستیم.

آیا ژنتیک مهمه

باورها و نگرش و رفتارها و ریزعادتهای ما تنها عامل تاثیر گذار برای شخصیت ما نیستند ، ما هیچوقت نمیتونیم تاثیری که ژنتیک و محیطی که افراد در اون بزرگ شدند و زندگی کردند رو نادیده بگیریم ولی واقعیت این است که باورهای ما اینقدر قوی هستند که ژنتیک رو هم تغییر می دهند و اغلب قسمت های شخصیتی ما توسط همین باورهای ما ساخته میشوند. معمولا هر اتفاقی که ما تو زندگی مون تجربه کردیم ، باورهای ما و تصویری که نسبت به خودمون ساختیم رو میتونه تغییر بده .

منِ جدید

عملیات باورسازی و ساخت عادتهای جدید در حقیقت همون عملیات تبدیل شدن من ، به منِ جدید هستش . اما نباید عجله کنیم نسبت به اینکه چطوری باورهامون رو عوض کنیم و چر باورهای من عوض نمیشه ، واقعیت این است که این باورها سالیان سال در ذهن ما تکرار شده و کار یک بار و دوبار و یک روز و دو روز نیست که ما بتونیم به فشار دادن یک دکمه به یکباره باورهامون رو تغییر بدیم . یادمون باشه که فرایند تغییر باورها یه عملیات تکاملی هستش که به تدریج شکل میگیره ، همون طور که ما انسانها از باورهای کودکی مون تا چیزی که الان هستیم ذره ذره تغییر کردیم ، پس الان هم همین طور است .

ما کم کم تغییر می کنیم ، ذره به ذره ، فکر به فکر ، عادت به عادت و رفتار به رفتار ، ما همیشه در حال تغییر کردن هستیم .

تغییر با اهرم رنج و لذت

حالا که تصمیم بر این گرفتید که باورهای منفی و محدود کننده که باعث ناکامی شما میشوند رو رها کنید و اونها رو با باورهای مثبت جایگزین کنید بهتون تبریک میگم شما در حال تغییر هستید.

یکی از سریع ترین و ساده ترین راه های تغییر باورها و کلاً تغییر در تمام جنبه های زندگی استفاده از اهرم رنج و لذت هستش که یکی از مهمترین مباحث ان ال پی هست و در مقاله تغییر باور با ان ال پی کامل توضیح داده شده است.

 یه تمرین عالی به نام تکنیک جدول T براتون در نظر گرفتم که تو فرایند تغییر باورها می تونه خیلی براتون مفید باشه این تمرین سه مرحله داره :

مرحله اول

حداقل 10 تا از باورهای محدود کننده خودتون روشناسایی کنید و هر کدوم رو بالای یک صفحه کاغذ بنویسید حالا به شکل T   انگلیسی زیر باورتون بکشید و یه جدول ایجاد کنید و صفحه رو به دو قسمت چپ و راست تقسیم کنید

مرحله دوم

بالای سمت راست لذت هایی که با تغییر این باور به دست میارید رو بنویسید

مرحله سوم

بالای سمت چپ رنج هایی که با تغییر نکردن نصیبتون میشه رو بنویسید

و در نهایت سعی کنید برای هر باورتون حداقل 10 مورد لذت و 10 مورد رنج بنویسید ، این تکنیک در جا روی اهرم رنج و لذت مغز شما اثر می گذارد و سرعت تغییر باورهای شما رو به شدت بیشتر میکند .