واقعا چه رازی در پشت صحنه افراد موفق وجود دارد که ما از دانستن آن بی خبر هستیم ، آیا پشتکار و تلاش برای موفقیت کافی است یا باور درست هم نیاز است تا انسان به موفقیت دست پیدا کند . آیا افراد موفق که در تمام جنبه های زندگی موفق هستند و هر کسی آرزو دارد که در جایگاه آنها باشد ، تلاش فیزیکی زیادی کرده اند یا باورهای درستی داشته اند ، یا که هم زمان با داشتن تلاش و پشتکار باورهای درست و مثبت و ثروت سازی نیز داشته اند که آنها را به این حجم از موفقیت و ثروت رسانده است .
یکی ازکارهایی که من بهش خیلی علاقه دارم اینه که تا وقتی پیدا می کنم ، میشینم و زندگی نامه افراد موفق رو مطالعه می کنم ، وقتی که فعالیت های این افراد رو بررسی می کنم موضوعی که خیلی نظرم رو جلب می کنه تفاوت های اونها با مردم معمولی هستش ، واقعی اینه که درسته پشتکار و تلاش یکی از مهمترین عوامل موفقیت هستش ولی عامل اصل کاری نیست ، در واقع باور درست و باور قدرتمند و سازنده به کاری که انجام میدیم و ایمان به مسیری که در اون قرار داریم به مراتب مهمتر از پشتکار هستش ، همیشه به این موضوع دقت داشته باشید که داشتن باور درست و مسیر درست به مراتب مهمتر از سرعت ما هست ، ممکنه کسی داره خوب کار میکنه و تلاش و پشتکار زیادی از خودش نشون میده ولی داره اونطرفی میره و اصلا تو مسیر نیست ، بنابراین این جور آدمی هر چقدر هم که پشتکار و تلاش داشته باشه چون تو مسیر درست قرار نداره و باورهای درستی نداره ، هر لحظه داره دور تر میشه
ما همیشه پشتکار و تلاش رو داریم اما تلاش ذهنی به مراتب مهتر از تلاشهای فیزیکیه ، برای رسیدن به اهداف و ثروتمند شدن لازم نیست که تلاش فیزیکی بسیار زیادی داشته باشی که اگه این طور بود الان افرادی که در معدن کار می کنند باید همه شون انسان های ثروتمندی بودند چون بیشترین تلاش فیزیکی رو دارند انجام می دهند. ما باید کار خودمون و پشتکار و تلاش خودمون رو به صورت طبیعی انجام بدیم ولی نیازی نیست که خیلی زور بزنیم و خودمون رو به فشار بندازیم . بلکه باید بیشترین تلاشمون رو بر روی این بگذاریم که باورهای غلط ذهنی که مثل ترمز های موفقیت عمل می کنه رو از بین ببریم تا فرایند رشد و تلاشمون هم نتیجه عالی بده و این خودش یه قدم خیلی مهم به حساب میاد برای کسانی که میخواهند تو زندگی رشد کنند .
واقعیت این است که 80% کار بر می گردد به داشتن باورهای درست و تنها 20% پشتکار و تلاش نیاز است تا بتونیم نتیجه ای که دوست داریم بگیریم .
بچه ها یه نکته مهم : درسته که باورهای ما سرعت رسیدن به خواسته هامون رو بیشتر می کنه اما کسی که قراره این راه رو بره اونیه که پشتکار داره نمیشه نشست و فکر کرد فقط با باور خالی میشه کاری از پیش برد .
شاید پشتکار خالی ما رو در دراز مدت به هدفمون برسونه .
ولی باور خالی اصلا برای ما هیچ کاری نمیکنه .
اینجاست که اهمیت پشتکار رو متوجه می شویم .
چرا پشتکار نداریم
اما چرا خیلی از افراد با وجود داشتن باورهای خوب این پشتکار را ندارند چه موانعی بر سر راه پشتکار ما وجود دارند که باعث می شوند ما حرکت نکنیم.
چه کارهایی نباید انجام دهیم
یادمان باشد فعالیت هایی که نباید انجام دهیم بسیار ضروری تر از آنهایی است که باید انجام داد . خیلی از انسانها فکر می کنند که هر چقدر بیشتر در طول روزشان و در هفته و ماه کارکنند و یا تعداد کارهای بیشتری انجام دهند سریع تر به موفقیت می رسند ، ولی این شکلی نیست ، این کار باعث سردرگمی و می شود و ذهن انسان را پراکنده می کند و ثمره ای جز بی حوصلگی و خستگی روحی برای انسان باقی نمی گذارد .
یکی از علت های مهمی که باعث می شود انسان تلاش و پشتکار را رها کند احساس رنجش است .موقعی که حرف از بخشیدن انسانهای دیگر به میان می آید خیلی ها مقاومتی شدید از خود نشان می دهند و نظر بر این دارند که بخشیدن انسانهای دیگر کار سختی است و یا آن شخص استحقاق بخشیده شدن را ندارد . ولی این نکته را یادمان باشد تا وقتی که درگیر رنجش و کینه به دل گرفتن از انسان های دیگر باشیم ذهنمان مدام به این افکار فکر می کند و افکار مفید و آینده ساز که می تواند زندگی ما را بهبود ببخشد به ذهن ما راه پیدا نمی کند ، چون فکر و خیال کسی که ما را آزار داده است تمام مغزمان را پر می کند و تنها نتیجه ای که برای ما حاصل می شود حس نفرت و انتقام گرفتن و گیجی و افسرده شدن و سایر حس های بد است.
برای اینکه در زندگی بتوانیم به پشتکار و تلاش دست یابیم و باورهای درستی در خودمان ایجاد کنیم باید عادتهای بد و مخصوصاً ریز عادتها که در طی روز چندین بار آنها را انجام می دهیم حذف کنیم یا اصلاح کنیم . اگر می خواهیم سرعت رشد ما بیشتر شود باید عادتهای خوب و سازنده مان را جایگزین عادت های بد و منفی کنیم که سرعت رشد ما را می گیرند و به عنوان ترمز و سرعت گیر در مسیر موفقیت ما عمل می کنند.
بهترین کار این است که فهرستی از عادتهای بد خود که باعث کند شدن حرکت شما می شوند تهیه کنید و در مقابل عادتهایی که به شما سرعت می بخشند و نتیجه کار شما را عالی می کنند را در مقابل آن بنویسید و تصمیم بگیرید هر هفته یک عادت خوب را جایگزین یک عادت بد کنید ، به این صورت خواهید دید که در طول ماه 4 عادت جدید در خود ایجاد کرده اید و در یک سال 52 عادت جدید در شما ایجاد شده است و از شما فرد متفاوت تری ساخته است.
مثلا اگر عادت بر این دارید که شبها تا دیروقت بیدار بمانید و صبح ها هم دیر از خواب بیدار می شویم ، می توانید به جای این شبها زودتر مثلا ساعت 10 بخوابید و صبح ها ساعت 6 بیدار شوید به این صورت یک انسان سحرخیز خواهید شد ، یا مثلا اگر عادت دارید که تلویزیون نگاه کنید میتوانید این را با عادت مطالعه کردن جایگزین کنید ، یا اگر عادت بد سیگار کشیدن دارید ، می توانید آن را با عادت خوب ورزش کردن جایگزین کنید ، ببینید همین سه عادت در طول سه هفته از شما یک انسان ورزشکار و مطالعه کننده و سحرخیز میسازد.
اطرافیان و دوستان و همکاران و خانواده ما که هر روز با آنها سروکار داریم می توانند تاثیر خیلی زیادی بر داشتن و یا نداشتن پشتکار و تلاش ما داشته باشند . هنگامی که در حرکت به سوی موفقیت هستیم و در مسیر بهتر شدن قدم بر می داریم ، در کنار افرادی که ما را تشویق می کنند و به ما روحیه و انرژی و انگیزه می دهند افرادی هم پیدا می شوند که انگیزه کش هستند و روحیه ما را نابود می کنند و حال خوب ما را به حال بد تبدیل می کنند . تا می توانید دور و بر خودتان را با انسان های موفق پر کنید اگر هم شخص مناسبی دور و برتان نبود تنهایی بهتر از با هر کسی بودن است ، هر گز اجازه ندهید که کسی که خودش نتوانسته کاری را انجام دهد به شما هم بگوید که شما هم نمی توانید ، شاید برای او نشده و برای ماخواهد شد ، چون هر انسانی باورهای خودش را دارد ، عادتهای خودش را دارد و پشتکار و تلاش خودش را دارد .
کلماتی مانند من نمی توانم ، من میدانم نمی شود ، این کار خیلی سخت است ، این اصلا امکان ندارد ، فکر نمی کنم بشود، هنگامی که از این گونه کلمات و جملات نا امید کننده استفاده می کنید و آن ها را به زبان می آوردید و یا در ذهن تان تکرار می کنید ، چطور توقع دارید که درهای موفقیت برای شما گشوده شود و به آرزوهای خودتان برسید .
واقعیت این است که ما انسان ها مهارتها و استعدادهای بی نظیری داریم ، اما خیلی وقت ها با همین جملات منفی و نا امید کننده تمام استعدادهای خودمان را سرکوب می کنیم ، همچنین باید مراقب باشیم افرادی که این گونه کلمات منفی را در گوش ما می خوانند از دور و برمان حذف کنیم و در خودمان را در دایره افراد مثبت قرار دهیم.
طبیعت ما انسان ها به این شکل است که در هر لحظه و در هر حال در حال گفتگو ها و نجواهای درونی با خودمان هستیم . دانشمندان تحقیق کرده اند که یک انسان عادی در طی روز تقریباً 50 هزار بار با خودش گفتگوی درونی دارد. نکته تاسف انگیز اینجاست که اغلب انسانها در حال نجواهای درونی منفی و محدود کننده با خودشان هستند ، گفتگوهایی مانند من دست و پا چلفتی هستم ، من را کسی دوست ندارد ، من از پس هیچ کاری بر نمی آیم ، چرا من آدم ارزشمندی نیستم ، چرا حال هیچ کاری ندارم و . . .
این گفتگوهای درونی مخرب نه تنها بر ذهن ما بلکه بر سایر نقاط بدن ما نیز اثر می گذارد . بدن ما نسبت به چیزی که در فکر ما می گذرد توجه نشان می دهد و دمای بدن ما ، فشار خون ما و تپش قلب ما و حالت تنفس و صورت ما و حتی نوع دید ما را تحت الشعاع قرار می دهد.
یک از دلایلی که افراد کاری را شروع نمی کنند و یا تلاش و پشتکاری را که باید از خود نشان نمی دهند این است که متاسفانه آنها علاقه کافی برای انجام کاری را ندارند و فقط به این فکر هستند که فلان کار را برای اینکه خود را به دیگران نشان دهند انجام می دهند یا برای اینکه توسط دیگران تایید شوند انجام می دهند یا به این دلیل که فقط به پولی یا درآمدی برسند انجام می دهند .
ما قبل از شروع هر کاری باید این نکته را بررسی کنیم که آیا به کاری که انجام می دهیم علاقه داریم یا فقط دلیل مسائل مالی و شهرت یا راضی کردن دیگران انجام می دهیم . وقتی به کاری علاقه داشته باشیم دیگر سختی های کار را نمی بینیم ، فشار کار به ما فشار نمی آورد و ساعت ها برای هدف مان وقت می گذاریم و از آن لذت می بریم ، وقتی به کاری علاقه داریم و مشغول آن کار می شویم گویی که کار نمی کنیم و آن کار برای ما جنبه تفریح پیدا می کند.
خیلی وقت ها آدمی که تلاش نمی کنه یا اهمال کاره یا تنبله ، تنبل آدمیه که کلا دست به هیچی نمیزنه و از زیر کارها در میره ، اما آدم اهمال کار آدمیه که به جای اینکه کارهای مهم و ضروری رو انجام بده کارهای غیر مهم و غیر ضروری رو انجام میده ، یا بهترین ساعات روزش که ساعات پرانرژی اون هستش رو به بازیگوشی سپری می کنه و بعد ساعات خستگی اش رو می خواد کاری انجام بده ، و نتیجه این میشه که یه کم کار میکنه و خسته میشه و بقیه کارش رو میندازه برای بعد
نشانه این افراد اینه که همیشه میگن از فردا ، از شنبه ، از سر ماه ، از بعد از عید ، همیشه میخواهند کارهایشان را به آینده موکول کننده ، و در گیر زندان تاخیر می شوند و همونطور که می دونید تاخیر قاتل مخفی موفقیت های انسان است . آدمهای تنبل هیچوقت از زندگی شون راضی نیستند و همیشه دیگران رو مسئول تمام بد بختی و مشکلات زندگیشون می دونند ، از همین امروز به خودمون قول بدیم که مسئولیت 100 درصدی تمام زندگیمون رو خودمون به عهده بگیریم و به جای از فردا و از شنبه بگیم از همین حالا ، همین حالا بهترین موقع بروی شروع هر کاری است.