در تمام دوران زندگی مان انسان های زیادی سر راه ما قرار می گیرند ، انسانهایی با باور مالی درست و انسانهایی با باور مالی غلط و آنهایی که می کوشند تا تغییر باور مالی را در خود به وجود بیاورند.
حتما شما هم در زندگی تان افرادی را دیده اید که می گویند تو زندگی پول خیلی مهم نیست ، مهم عشق و علاقه و تفاهمه ، مهم آرامشه ، به نظر من این سخن افردای است که نتوانسته اند به پول برسند یا رابطه خوبی با پول ندارند . انسانی که رفاه را در زندگی تجربه کرده است می داند که با پول می توان آرامش خرید ، با پول می توان رفاه به وجود آورد ، با پول می توان به روش های مختلف عشق و علاقه را ابراز کرد ، با پول خیلی کارهای بزرگی می توان کرد ، با پول می توان آینده را تغییر داد ، با پول می توان رنج و مشکلات گذشته را فراموش کرد . خلاصه که پول نمادی از قدرت و رحمت خداوند است . و حتی خود خدا هم بیشتر از ما مشتاق است که ما ثروتمند شویم ، چون با ثروتمند شدنمان باعث رشد و تکامل جهان هستی می شویم و قدرت و رحمت خداوند را در بین جهانیان به نمایش می گذاریم.
بعضی از انسانها ارتباط خوبی با ثروت دارند ، در حالی که عده دیگری با اینکه سالیان زیادی از زندگی را گذرانده اند هنوز هم که هنوز است نتوانسته اند با پول رابطه خوی برقرار کنند.
به لحاظ علم روانشناسی و روانشناسی باورها یکی از مهمترین علت های رفتارها و عادت ها و باورهای ما نسبت به پول همان آموزشی است که توسط پدر ومادرمان در باره پول دریافت کرده ایم و در حقیقت نحوه برخورد آنها نسبت به پول است.
اگر نگرش ، عقاید و باورهای درست و مناسبی نسبت به ثروت داشته باشیم ، خواهیم توانست حتی در سخت ترین شرایط و بد ترین اوضاع از پس مشکلات مالی خود بر بیاییم ، باهم باورهای سازنده ای که یک انسان مثبت می تواند نسبت به پول داشته باشد را بررسی می کنیم.
وقتی باور ما این است که هرگز پول کافی نداریم ، بر مبنای همین باور در زندگی مان رفتار می کنیم و همیشه و همه جا به دنبال ثروت خواهیم بود.
از سوی دیگر اگر این نوع نگرش و این باور مثبت را در خودمان پرورش دهیم این باور مثبت رفته رفته در زندگی ما خودش را نشان می دهد و به مرور زمان به واقعیت می پیوندد :
من ثروت کافی دارم .
همیشه قادر هستم خواسته هایم را برآورده کنم.
با درآمدی که دارم قادر به زندگی خوبی هستم.
دوست خوبم دقت کنید اینجا نمی گوییم که جادویی فکر کنید ، چون که آرزوی ثروت مند شدن را دارید ثروت بیشتری به سمت شما جذب شود ، بلکه منظورمان این است که تلاش کنید آن گفتگوهای درونی و آن نجواهای درونی تان را تغییر دهید.
واقعیت این است که زمانی که هدر می رود همان ثروتی است که از دست می رود ، وقتی ما به زمان مان اهمیت ندهیم در واقع از ثروتی که می خواهیم به آن برسیم عقب می افتیم . وقتی قدر زمان را بدانیم ، خواهیم فهمید که هر ثانیه ما ارزشمند است . ما باید به وقتی که در اختیار مان است مثل پول نگاه کنید ، مثلا هر صبح که از خواب بیدار می شویم مقدار زیادی پول به ما می دهند آیا آن را سرمایه گذاری می کنیم روی خودمان یا اینکه آن را دور می ریزیم
اینکه ما این پول را که همان وقت مان است ، چگونه خرج می کنیم خیلی مهم است. هدر دادن زمان از هدر دادن پول خیلی بد تر است ، چون پولی که از دست برود را می تواند بر گرداند ولی زمانی که از دست رفته را هرگز نمی توان به عقب برگرداند . متاسفانه خیلی از انسانها هنوز نتوانسته اند ارزش زمان را درک کنند.
یک روزتان چقدر می ارزد ؟
ارزش خود شما چقدر است ؟
وقتی کاری را انجام می دهید مطمئن باشید که از انجام آن لذت می برید و کاری را انجام دهید که عاشقش هستید. یک از بدترین موضوعات در زندگی ما انسانها این است که کاری یا شغلی را دنبال کنیم و در طی روز به آن بپردازیم که از آن خوشمان نمی آید و علاقه ای به آن نداریم .
این باور یکی از لذت بخش ترین موضوعات برای تغییر باور مالی است اینکه پول باید برای من کار کند نه من برای پول ، وقتی فردی همیشه در این فکر است که برای دریافت پول ، احتیاج به کار کردن دارد خودش را برده پول نموده است .
واقعیت این است که :
پول اربابی بد ولی خدمتکاری عالی است.
این شما هستید که مشخص می کنید در بازی زندگی بنده پول باشید یا پول بنده شما ، اگر بتوانید بازی را طوری بچینید که ثروت تان برای شما کار کند ، طبیعتاً در این بازی برد با شما خواهد بود . پول و ثروت یک وسیله است تا بتوانیم هر آنچه که نیاز دارم را تهیه کنیم.
اگر گمان کنیم که پول ارباب ماست و باید از آن اطاعت کنیم در زندگی مان یک انسان بازنده خواهیم ماند.
بیشتر مردم ثروتی را که کسب کرده اند برای خرید هایی خرج می کنند که واقعا نمی خواهند و خیلی برایشان ضروری نیست ، فقط برای اینکه سایرین را تحت تاثیر قرار دهند . بیشتر وقت ها جمع کردن و خرید های زیاد می تواند ما را فقط برای یک زمان کوتاه خوشحال کند. خیلی از مردم در اینجا درگیر خریدن اجناس برند می شوند ، ولی واقعیت این است که برند ، تله ایست که برای افراد ثروتمند در نظر گرفته شده است ولی مردم عادی در این تله می افتند .
یکی از مهمترین توصیه هایی که من همیشه در کلاسهایم به شاگردانم دارم این است که هزینه را کمتر از درآمد نگهدارند . این یکی از مهمترین اصول برای تغییر باور مالی و مدیریت هزینه های زندگی است . ما هر گز نباید خودمان را بیشتر از آن چیزی که هستیم نشان دهیم و هرگز نباید تمام آنچه که هستیم را به مردم نشان دهیم . با یک برنامه ریزی و سیستم ساده حسابداری میتوان فهمید که ما چقدر در ماه درآمد داریم و هزینه هایمان را باید در چه حدی نگه داریم تا بالاتر نرود و مطمئن شویم که خرج کردمان کم تر از دخل مان است .
احساس مثبت نسبت به ثروت موقعی ایجاد می شود که ما اطمینان حاصل کنیم که درآمدمان فراتر از هزینه مان است . اگر در پرداخت هزینه هایمان با مشکل مواجه می شویم یک جای کار ایراد دارد ، یا دخل و خرج ما با هم جور نیست و در واقع حساب کتاب بلد نیستیم ، یا اینکه درآمد مان اینقدر پایین است که جوابگوی هزینه های جاری زندگی مان نیست ، که در این صورت باید تلاش کنیم و به فکر راه اندازی منابع جدیدی از درآمد باشیم .
وقتی ما انسانها این مطلب را قبول کنیم که خودمان ارزشمند ترین ثروت هستیم ، می فهمیم که پولمان هم باید برای خودمان خرج شود ، نه برای هزینه های ماشین و منزل و تفریحات با دوستان و . . . فقط برای خودمان .
یادمان باشد که اول پس انداز کنیم و بعد خرج کنیم ، خیلی ها اول پول هایشان را خرج می کنند و اگر چیزی باقی ماند پس انداز می کنند ، ولی این یک کار اشتباه است ، ما باید اول پولمان را پس انداز کنیم و اگر چیزی باقی ماند آن را خرج کنیم . ما باید قبل از پرداخت هر هزینه ای اول سهم خودمان را برداریم و پس انداز کنیم و بعد ما بقی را صرف هزینه ها و قبض ها و غیره کنیم چون خودمانیم که این پول را ساخته ایم و خودمان نیز از همه واجب تریم .
اگر با وسواس بالا و با مدیریت این کار را انجام دهیم پس از چند سال ما سرمایه ای مطمئن جمع آوری کرده ایم که ما را تا آخر عمر بیمه می کند و خیال ما را بابت آینده راحت می کند و می توانیم حتی زودتر از موعد خودمان را بازنشسته کنیم و حالا اگر داریم کار می کنیم فقط به خاطر دلمان است .
علاقه به هرآنچه که در زندگی مان داریم خیلی مهم است ، دوست داشتن آنچه که دارایی ماست ، یعنی نگهداری از آنها و یعنی اینکه ما آنها را سالهای بیشتری در کنارمان خواهیم داشت و خواهیم دید. زمانی که نگهداری درست تری از هر آنچه که مال ماست می کنیم مثل منزل شخصی ، اتوموبیل ، جسم مان و حتی رابطه هایمان ، همه شان بیشتر عمر می کنند و ماندگاری بیشتری خواهند داشت.
با پیش نگهداری از آنها دیگر نیاز نیست که در آینده هزینه های بسیار هنگفتی را بابت بازسازی و تعمیرات آنها بپردازیم. این یعنی خریدن چیزهای کم ولی با کیفیت و وسواس نگهداری آنها را داشته باشیم .
یک از بدترین راه ها برای خرج کردن پول هایمان این است که ما بیاییم و وامی را یا قرضی را دریافت کنیم و با آن لوازم مصرفی مثل تلویزیون و مبل و . . . بخریم و بعد با مبلغ بالاتری به همراه سود و بهره آن پول را برگردانیم ، عملاً یعنی چیزی خریده ایم که همان روز پس از خریدنش نصف قیمت هم از ما نمی خرند .
خیلی از افرادی را می بینیم که از دور نگاه می کنند و می بینند که مثلا فلان کسب و کار خوب است و می روند وام می گیرند و آن کار را شروع می کنند و در نهایت هم به مشکل می خوردن و ورشکست می شوند و می مانند با این که وام را چجوری پرداخت کنند ، حتی برای کسب و کارها توصیه بر این است که اول با سرمایه اندکی که در اختیار دارید کسب و کارتان را راه اندازی کنید و پس از مدتی برای سرعت بخشیدن به آن از وام های کم بهره استفاده کنید .
در بعضی مواقع مانند خرید خانه شاید استفاده از وام بانکی ضروری باشد ولی در بیشتر مواقع با کمی صبر کردن می توانیم آن چیزی که می خواهیم را بخریم بدون اینکه هزینه بیشتری را به گردن خودمان بیندازیم و خودمان را درگیر وام و اقساط و بهره های با درصد بالا نکنیم.
درست است که زمان برای ما انسانها خیلی مهم و با ارزش است ولی بجز زمان سلامتی نیز مهم ترین ثروت هر انسانی است . اما شاید بپرسید که سلامتی چه ارتباطی با پول و ثروت دارد ؟ واقعیت این است که اگر از سلامتی برخوردار نباشیم تمام موضوعات دیگر مثل : شغل و خانواده و کسب و کار و سرمایه گذاری و زندگی و . . . بهم ریخته می شود.
بنابر این حواستان باشد که از جسم خودتان به خوبی نگهداری کنید ، چون بدن ما تنها چیزی است که تا آخر با ما می ماند و در واقع جایی است که تا آخر عمرمان باید درون آن زندگی کنیم .